چندی است که سینماگران ایران از منابع تامین مالی پروژه های سینمایی پرسش هایی دارند، برای مثال سریال هایی که به لحاظ ساخت و تولید کیفیت های بالایی دارند، دارای کیفیت بالای تولید سینمایی، کارگردانی خوب، بازی های استاندارد و داستان پر کشش … اما هر روزه با پرونده هایی از پول شویی و فساد اقتصادی روبرو هستیم که در سینمای ایران بخصوص در بخش خصوصی خود نمایی میکند.

ما معماران به صورت سنتی خدمت گزاران قدرت بوده ایم، و در سازشی تاریخی ،برای امرار معاش، با نهاد های اقتصادی سیاسی دست به تولید آثار معمارانه زده ایم. ناگفته پیداست که در طول تاریخ نیز دایما مورد اجحاف و ظلم واقع شده ایم. نیکولو ماکیاولی در تبین هنر نزد قدرت مداران هنر و بخصوص معماری را عاملی برای تصویر سازی از نهاد قدرت میداند؛ در نزد عامه مردم ، سران قدرت را به استفاده از هنر برای ایجاد تصویری مقبول عامه تشویق میکند. به عبارتی هنر وسیله ای است برای تولید تصویری جهت پوشانیدن مقاصد سیاسی نهاد قدرت.

معماران به عنوان پیشگام، اولین نهادهای صنفی را جهت احقاق حقوق خود ایجاد کردند و با ایجاد شبکه های منظم اجتماعی-اقتصادی در مقابل نهادهای قدرت قد علم کردند و به نهادهای قدرت نیز نفوذ کردند. به همین روی از میانه قرن شانزدهم به این سوی تشکل های معمارانه در عین سوال از نهادهای قدرت در قدرت نیز شریک شدند و گاه شریک در تولید فساد اقتصادی-سیاسی،…

یکی از مشخصه های معماری مدرن که مشخصا در منش پدران مدرن خود را نشان داد، خصلت سوال از نهادهای قدرت سیاسی اقتصادی بود. به دلایلی چند این امر در انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیست بسار پرنگ شد: الف)رشد روز افرزون طبقه متوسط تولیدگر و خورده بورژوازی که ثروتی هرچند اندک اما حاصل تلاش برای تولید معماری بوجود آورد.   ب)آرمان خواهی چپ در توجه به بدنه اجتماع تحت عنوان امری آوانگارد مورد توجه پدران مدرن قرار گرفنتد. ج) ستیز با نهاد های قدرت و به چالش کشیدن آن در قالب کنش معمارانه در مدرسه باوهاس به عنوان منش تولید اثر معمارانه مطرح شد. و این امر بود که باعث شد با روی کار امدن حزب ناسونالیست آلمان به عنوان حزبی محافظه کار و حامی نهاد سنتی قدرت در مقابل تولید امر مدرن بایستد و تاب وتحمل آن را نداشته باشد

حال سوال اینجاست، ما به عنوان معماران مدرن آیا جرات و آزادگی پرسیدن سوال از نهاد های قدرت را داریم؟ یا ما با عافیت طلبی و گاها با آگاهی از فساد پس نهادهای اقتصادی عاملان پولشویی و تولید فساد بوده ایم. ماکیاولی در شهریار به ما هنرمندان هشدار میدهد که نهادهای قدرت با بهره گیری از هنر و تولید تصوری مقدس از نهاد قدرت اجازه سوال از منابع قدرت و ثروت را نخواهد داد، ما معماران بیش از هر هنر دیگری در این امر دخیل هستیم و بیش از هر هنر دیگری میبایست این سوال را از خود بپرسیم منابع مالی آثاری که گاها با تفرعن از کانسپت های معمارانه آن صحبت میکنیم از کجا تامین میشوند، آیا ما عاملان پول شویی نیستیم؟

                                                                                                    محسن نطنج

                                                                                                 زمستان نود و نه