هفت اصل در انتقاد معماری
کوشال جین[1]، ویراستار یسرا ام. احمد[2]؛ 17 ژوئن 2015
ترجمه از سولماز جواهری-استودیو رهیافت
نقد معماری به راستی وظیفه ای دشوار است، زیرا جنبههای بسیاری وجود دارد که نمیتوان آنها را به عنوان درست یا نادرست تشخیص داد؛ به عنوان مثال معیار زیبایی شناسی، آنچه ممکن است برای فردی زیبا باشد شاید برای دیگری نازیبا به نظر رسد.
بنابراین، تبدیل شدن به یک منتقد معماری تاثیرگذار به طیف گستردهای از مشخصهها نیاز دارد که شامل دانش گسترده، سالها تجربه، قدرت اقناع، مهارتهای عالی در بیان، صبر زیاد، اشتیاق به آگاهی و منطق در مباحثه است. منتقدان معماری نه تنها معماران را در درک ماهیت پروژهشان یاری میکنند، بلکه در پیشبرد قضاوت انتقادی درباره آن نیز به آنها کمک میکنند. آنها تصویر واضحتری را ایجاد مینمایند.
بلر کمین[3]، برنده جایزه پولیتزر و منتقد معماری در روزنامه تریبون شیکاگو[4]، میگوید: «منتقدان خوب واقعاً با حوزهی خود آشنا هستند. در حال حاضر بسیاری از سایتهای رسانهای فقط دیدگاهی درهم از تصاویر و اخبار را بدون ایجاد آگاهی تولید میکنند. این کار انتقاد نیست، دلالی محبت است.»
بنابراین اکنون به بررسی برخی از مهارتها و کیفیات لازم برای منتقدان میپردازیم که باعث میشود آنها نقش خود را به سازندهترین شکل ممکن ایفا کنند.
- انصاف در قضاوت
ابتدا، منتقد باید انسانی «پایبند به اصول» باشد. انصاف و شفافیت هنگام قضاوت یک طرح، امری ضروری است. طراحی باید براساس نیازهای خودش ارزیابی شود، نه اینکه پروژه دیگری را به عنوان مبنای مقایسه در نظر بگیریم. یک خانه شخصی هرگز نمیتواند در مقابل کاخ پادشاهی قرار گرفته و قضاوت شود.
- استدلال منطقی
منتقد باید همیشه یک دلیل منطقی پشت مباحثهی خود داشته باشد. رابرت آیوی[5]، مدیرعامل موسسه معماران آمریکا[6] میگوید: «احساسات بر استدلال برتری نمییابد.» البته قرابت به یک طراح یا سبک خاص کار اشتباهی نیست، مگر اینکه بر نحوه انتقاد دیگران اثر بگذارد. هدف از انتقاد هرگز نباید توهین به معماران یا طرحهای آنها باشد، بلکه باید به منظور اصلاح کل مسئله، به مورد اشتباه اشاره شود.
- ایجاد یک نمونه متقاعدکننده
کاتلین مک گویگان[7]، سردبیر ارشد Architectural Record میگوید: «منتقد باید یک ساختار قانع کننده را بسازد، آجر به آجر.» هنر متقاعدسازی برای سازندهتر کردن انتقاد از اهمیت والایی برخوردار است. دیدگاه منتقد، اگر مخاطب آن را درک نکند و صرفاً موافقت خود را اعلام کند، ارزشی ندارد. برای روشن شدن موضوع، توصیف یک تجربه واقعی در زندگی برای اثبات یک نکته ممکن است کمک کننده باشد .
- بیان و ارائه دقیق
گاهی اوقات، این «زبان» است که یک منتقد خوب را نابود میکند. بیان ضعیف ممکن است تأثیر انتقاد را از بین ببرد، حتی اگر نقد صحیح بوده و مفهوم درستی داشته باشد. به همین ترتیب، بیان مناسب ممکن است باعث ترویج انتقادی خودمحور شود. منتقد باید پیام را به شیوه ای مثبت و انگیزشی، بدون آسیب جدی به احساسات، ارائه دهد. زبان ارزیابی مانند «شما اشتباه میکنید» یا «این یک ایده احمقانه است» شاید کمککننده نباشد، در حالی که «من احساس می کنم این میتواند راهحل بهتری باشد» ممکن است معجزه کند.
- تفسیر عینی
انتقاد باید تا حد امکان عینی، خاص، مرتبط باشد و به هدف اشاره کند. تمرکز بر مشکل موجود به درک بستر کمک می کند. «طرح شما فاقد این است» گزارهی بهتری است تا «یک جای کار میلنگد اما قادر به اصلاح آن نیستم.»
- دانش عمومی معماری
آگاهی از گذشته، حال و مسائل احتمالی آینده و گرایشهای روز معماری یک نیاز اساسی برای منتقد است تا بتواند در رابطه با طرح معماری اظهار نظر کند. همچنین، تجربه به عنوان یک معمار کارآزموده نیز میتواند بسیار سودمند باشد.
- درک دیدگاه معمار
سرانجام، لازم است که منتقدان خود را به جای معماران مخاطب قرار دهند تا طرح را به طور شایستهای قضاوت کنند. انجام این کار آنها را قادر میسازد تا مشکل را از دیدگاه معمار درک کرده و از این رو پیشنهادهای مناسبتری ارائه دهند.
منبع: https://www.arch2o.com/principles-architectural-criticism/
[1] Kushal Jain
[2] Yosra M. Ahmed
[3] Blair Kamin
[4] Chicago Tribune
[5] Robert Ivy
[6] American Institute of Architects
[7] Cathleen McGuigan