رویدادهای معماری برنامههایی علمی – فرهنگی هستند و نه تبلیغاتی – تجاری. حتی در آنهایی که اسپاسنر نقشی جدی دارد، باید بعد علمی معرفی محصولات و دستاوردها بر بعد تبلیغاتی – تجاری چربش داشته باشد. شش ماه پیش از دیدن کنفرانسها و سمینارهای پوشالی در معماری ایران، که بخشی حذف شده و زرد از معماری ایران برای خود به راه انداختهاند و با پول پاشی و فرقه بازی میکوشند برای خود اعتباری علمی – اجتماعی کسب کنند فهمیدم که رویدادهای معماری در خطر هستند. موتور محرک و پیشرانهی اندیشه ورزی در معماری ایران از قریب بیست سال پیش تاکنون جوایز معماری و رویدادهای وابسته به آنان بودند. جوایزی که اغلب توسط مجلات (بعنوان تنها رسانههای موجود تخصصی در آن دوران) و به همت معماران داور پیشکسوت و شرکتهای تولید کننده و وارد کننده مصالح و مبلمان قوام گرفته بودند. اگرچه اخیراً پایگاه خبری فضای نو و وبسایت معمار ایرانی نیز به عنوان تنها رسانههای آنلاین مملکت، جوایز و رویدادهایی مخصوص به خود برگزار مینمایند.
امروز نیز آن ترکیب رسانه(برگزار کننده)، شرکت تولید کننده یا وارد کننده مبلمان و مصالح (اسپانسر) و معماران(شرکت کننده) عمل میکند لیکن محتوا و شرکت کنندگان نه تنها بخش برجستهی معماری ایران به لحاظ علمی نیستند که بدترینها هم هستند. قشری عظیم و زرد که تمام آثار آنها روی همدیگر ذرهای ارزش معمارانه ندارند.
حداقل سه مجموعه در ایران که تنها و تنها در اینستاگرام فعالیت مینمایند با اسامی مختلف در حال برگزاری رویدادهایی با شمایل تجاری و اهداف تبلیغاتی به اسم رویدادهای علمی – فرهنگی معماری هستند. اینها جدا از نمایشگاههایی مثل نمایشگاه صنعت ساختمان یا نمایشگاه مبلمان مدرن یا میدکس و هافکس و… است که از همان ابتدا برای معماری ارزشی قائل نبودند و بیشتر سمت و سوی معرفی برندها و فعالان صنعت ساختمان را در سر داشتند که بالذات بد نیست.
واقعیت آن است که یک هدف بنیادین تمام رویدادهای معماری، آشنا نمودن مردم و مسئولین با نمونههای برتر معماری ایران است. اما رویدادهایی که مورد نقد این نوشتار هستند در این الگوسازی نه تنها ضعیف که حتی بدآموزی هم دارند. این ضرر از حضور افرادی در چنین برنامههایی نشأت میگیرد که نه مدرک دانشگاهی آنها با ارزش است، نه سوابق کاری شفافی دارند، نه پروژههای آنان از دید علم معماری برجسته هستند، نه حتی در حوزهی اخلاق معماری اخبار خوبی از آنان به گوش میرسد. از سویی دیگر ، محتوای تولیدی. این رویداد و تصویری که از معماران به جامعه منعکس و مخابره میکنند به هیچ عنوان با ارزشهای معماری که در فضای آکادمیک آموزش داده میشوند تطابق ندارند. ارزشهایی که همچون فروتنی و گمنامی ، ریشه در فرهنگ ایران و ایرانی دارد.
در نبود سازمان نظام معماری که میبایست متولی مدیریت رویدادهای معماری باشد، این دست برنامهها به جولانگاه دروغگویان تبدیل شدهاند. یک ماشین بزرگ توزیع تندیسهای بتنی و استیل و شیشهای دروغین که قرار است بعدها روی ویترین دفاتر معماری، فریب کارفرما را آسان کنند.
برخلاف یاران که باور بر لزوم حضور همهی اقشار و افکار در فضای فکری معماری ایران دارند، این حقیر بر برخورد قاطعانهی دلسوزان معماری با این جماعت تأکید دارم. نخستین اقدام عدم حضور جدی و اعلام برائت از چنین رویدادها و جریاناتی است. اگرچه میدانم همه در سیکل بستهی تریبون گیری و فیس برندینگ گرفتار شدهایم، اما بیایید تلاش کنیم با عدم فریب خود و تراشیدن بهانههای ضعیف، در برابر این ماشین دروغگو بیاستیم. باشد که آیندگان کورسوی امیدی برای پیشرفت ایران و معماری آن داشته باشند.