چند روزی است که نتایجِ یکی از در-حال-حاضر نامعتبرترین جوایز معماری ایران اعلام شده، و همگان را در شوکی عمیق فرو برده است! این جایزه که پیش از اینْ تنها معیار ثابتِ گزینش‌اش استفاده افراطی از رنگ سفید و نمایش کسالت‌آور خصوصیات معماری مدرنِ صد سال پیش بوده، اکنون روش کودکانهٔ جدیدتری برگزیده و با هدف همنواییِ تقلّبی و سطحی با جهت‌گیری‌های معماری اخیر صورت گرفته در جهان (رویکرد اجتماعی/ زمینه‌گرایانه/لو-کاست)، دست به انتخاب پروژه‌هایی می‌زند که هیچ رقمه نتوان نام معماری- یا حتی با چندین درجه تخفیف- ساختمان روی آن گذاشت.

این جایزه نشان داده هیچ متر و معیار ثابت و عاقلانه‌ای برای انتخاب برندگان و برگزیدگان خود ندارد. تنها یک رویکردِ «محفلی» که حلقهٔ نحیف آن هر روز تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود، بر این جایزهٔ ناشایسته‌سالار حاکم است! این رویکرد محفلی چنان قوی و مستحکم است که سال‌هاست اجازه پوست‌اندازی این جایزه و شکسته شدن این حلقه و چرخهٔ پرتکرارِ تباهی را نداده است. این جایزه سال‌هاست اسیر عکس است؛ اسیر زاویه‌های منجمدِ عکس است؛ بیش از دو دهه است گرفتار عکاسی و حقه‌بازی‌های گرافیکی و تصویری است. دوره‌های متمادی است «معماری» را از روی شیت‌های فوم‌بردیِ پنجاه-در-هفتاد و آلبوم‌های A3 قضاوت می‌کند! اعتقادی به تجربه واقعی فضا، قدم زدن در آن و گفت و شنود با معمار، کاربر و مخاطب معماری ندارد. دوست دارد فرم، ماده و فضای خالی را از روی عکس‌های منجمد قضاوت کند. شیفتهٔ گردهم‌آوردن بازنمایی‌های کاغذی و حلقه زدن به دور آن در یک اتاقک کوچک نامعمارانه است.

بر خلاف این ادعا که «این جایزه هر ساله به برترین طراحان معماری ساختمان‌های کشور به لحاظ خلاقیت و نحوهٔ به‌کارگیری فضا در خدمت کاربری تعلق می‌گیرد»، داوران‌اش باید تا کمر! خم شوند و دست‌زیرچانه! و خیال‌پردازانهْ آن فضا (فضا که نه، بیشتر کورئوگرافیِ تصاویرِ گول‌زننده) را تجسّم کنند. همین رقص‌نگاری تصاویر و قدرت لنز بود که سبب شد سال ۹۹ «آپارتمان پاکت» از یک فضای تقریباً هیچ، عُمقی بسازد که قضاوت را در مسیر خطا هدایت کند. همین «فضامندیِ» جعلی به-کمک-دوربین بود که قضاوتِ فراخیِ فضای پاکت آبی را دچار اشکال اساسی نمود! (آیا بعداً این را فهمیدند؟!)

بار دیگر، در ۱۴۰۲، به دنبال همین اتفاقات و به کمک این ترفندهای پیش‌پاافتاده  بود که «خونه خاکی» در چشم و ذهن داوران‌اش- به‌اصطلاح- گردوخاک به پا کرد و اول شد. آن نورِ نارنجی آتشینِ بیرون‌جهنده، آن سایه-روشن‌های اغواکنندهٔ سایبان‌ها پیش‌ترْ کار خودش را کرده بود و در ذهن داوران بُت‌ای ساخته بود که سبب شد مسائل عدیدهٔ فنی و زیباشناختی در این پروژه نادیده گرفته شود. نه آن بام و حیاط آشفته‌ و ناپخته‌اش دیده شد (احتمالاً این شتاب برای رسیدن به دور جایزه بوده)، نه کاربرد آن تکنیک خاک کوبیدهٔ غیربومیِ چینی و بعدها آمریکایی-کانادایی‌اش به دقت مورد سوال قرار‌ گرفت، و نه آن «گروتسکِ» شبه‌روشنفکرانهٔ «فرش/اتاق‌خواب/ و سرویسِ باز و بی‌مرز و آب-روان‌اش!» بررسی شد.

در مورد جایزهٔ معمار و تصمیمات عجیب و غریب صورت‌گرفته در آن و نحوهٔ انتخاب داوران و برندگان‌اش باید متن‌هایی بسیار صریح‌تر و دقیق‌تر از این نوشته شود. باید نوشته شود دستاورد این مسابقهٔ محفلی در این ۲۳ سال چیزی غیر از توهّم‌زایی مُفرط در برندگان و برگزیدگان- به ویژه معماران دهه‌پنجاهی‌!- نبوده؛ مفصّلاً باید اشاره شود محصولات منتخب این جایزهْ جریان‌های بی‌ریشهٔ پاپ‌آپی و زودگذر را ترویج داده‌اند و بسیاری از این بناها روی دستان صاحبان‌اش مانده و باد کرده‌اند، یا آنکه برای بقا به سرعت و به فجیع‌ترین شکل ممکن تغییرِ طرح و کاربری داده‌اند (نمایشگاه خودرو تهران‌پارس، ۹۳، که در عرض دو سال به رستورانی با طرح کلاسیک تبدیل شد و به شکل شگفت‌آوری حیات آن تا به امروز ادامه دارد!!). قطعاّ باید نوشته شود به واسطهٔ این جایزه‌دادن‌های بی‌حساب‌وکتاب بوده که کار را به جایی رسانده معمارِ «تقریب، ۱۴۰۰» به خود اجازهٔ این جسارت را بدهد که برای جذب نیروهای آتلیه‌ معماری‌اش شرط «وزنی» و «قدی»!! را در فراخوان مرقوم نماید (بله اشتباه نخواندید: سنجش پورتفولیو با متر و ترازو!!). Oh God!  You must be less than 80 kg and 180 cm to be employed in my office!!

در خصوص رتبه‌ها، آثار و جوایز این دوره (۱۴۰۳) دوستان بسیاری اصرار بر تحلیل و مکاشفه انتخاب‌های داوران داشته‌اند. به سادگی باید بگوییم آنچه عیان است، چه حاجت به بیان؟! اولاً باید بگوییم اینکه دو داور اصلی این جایزه در سال ۱۴۰۱، امسال در بخش عمومی و آپارتمانی حائز رتبه اول و سوم (بخوانید رتبه اول، چون به همت داوران در این بخش رتبه اول و دوم  نداشتیم)، شده‌اند، نشان‌دهنده علاقه‌مندی بسیار صاحبان این جایزه به حاشیه‌سازی دائمی برای این مسابقه و تداوم چرخه غیرحرفه‌ای داور-برنده برنده-داور است! رتبه اول بخش عمومی آنقدر معمولی، تکراری و اکسترودی است که می‌توانست حتی در دور اول داوری سال ۱۴۰۱ توسط خود طراح (داور) حذف شود (با توجه به بندهای ۱ تا ۴ معیارهای داوری اعلام شده!). حتی اگر بخواهیم در بدبینانه‌ترین حالت، و تنها از روی عکس‌های محدود، دو پروژه رتبه اول و سوم بخش عمومی را مورد مقایسه قرار دهیم، می‌بینیم فرم، فضا و ماده در پروژه «فرایند کارخانه»، در سطحی  امیدبخش‌تر و خلاقانه‌تر ظاهر شده است.

به همین ترتیب می‌توان گفت عرض‌ورزی‌های بسیار آشکارتری در خصوص شرکت‌کنندگان بخش آپارتمانی، که قسمت اعظمی از پروژه‌های معماری را تشکیل می‌دهند، صورت گرفته‌ است. استدلال  داوران محترم مبنی بر عدم برخورداری پروژه‌ها از شرایط کیفی لازم و اعلام نکردن رتبه‌های اول و دوم آپارتمانی، این سؤال بزرگ را پیش روی ما می‌گذارد که آیا از نظر این اساتید عزیز خارجی و داخلی، شرایط کیفیِ!! پروژه‌های کندوج، بی‌گون و هفت‌پیچ مناسب بوده‌است؟!! هفت‌پیچْ «معماری» است یا صرفاً یک «چیدمان» تقلیدی؟!! آیا منظور دقیق‌تر شما «شرایط مِیلی» نبوده است؟ اگر مِیلی نبوده پس چگونه «کیفیت» یک «پروژه آپارتمانی در ایلام» (راه یافته به نیمه‌نهایی) در تمام پایگاه‌های بسیار معتبرتر خارجی مورد تأیید قرار گرفته، و واجد ارزش‌های معمارانه شناخته شده است؟ کیفیت شما با کدام کاف نوشته می‌شود که در آن «بی‌گونِ» داربستی-بلوک‌سیمان‌ایِ «ناهمساز» با بوم حقیقی و اقلیم هرمز که هیچ کیفیت زیستی و معمارانه‌ برای کاربران‌اش تولید نمی‌کند، دارای کیفیت است؛ و در مقابل پروژه‌‌ای آپارتمانی در کیش، که از قضا همسازتر با اقلیم و صادق‌تر است؛ یا «پروژه آپارتمانی در مشهد» که نمای بروتالیستیِ  جسورانه و بی‌پرده عرضه می‌کند، دارای «شرایط کیفی لازم» نباشد؟!!

شما معتقد به کدام تئوری معماری معاصر هستید که در آن «کارخانه‌ای در نظرآباد» که تحقّق و شکل‌گیری فضا و عناصر حقیقی‌اش به‌سختی و طی سال‌ها بدست آمده، در لیست نهایی نیست، اما از یک طرح بسیار کوچک چوب‌پرده که عَلَم کردن آن  کار چند دقیقه است، به گرمی استقبال می‌شود؟! عزیزان! معماری بسیار جدی‌تر از این چیدمان‌های تفنّنی، «افزودنی‌‌»های دورهمی و علَم کردن‌های چندساعتی است. عزیزان، معماری کمی جدی‌تر از تقلید از اینستالیشن‌های پرده‌ایِ «اَن همیلتون» است!! که البته اینْ صد سال بعد هم به پای آن نمی‌رسد.

این‌ها تنها بخشی از صدها سوالی است که مطرح شده و باید به‌زودی پاسخ دهید. اما فکر می‌کنم اندکی برای آن دیر شده است …